کد خبر: ۵۴۹۴۸۱
زمان انتشار: ۰۹:۰۹     ۰۴ دی ۱۴۰۴

راهنمای اصطلاحات | مارکسیسم به زبان ساده

مارکسیسم معتقد است ریشه بسیاری از نابرابری‌ها در شیوه مالکیت و تقسیم ثروت نهفته است.این مکتب می‌گوید تا وقتی عده‌ای مالک ابزار کارند و عده‌ای فقط کار می‌کنند، عدالت واقعی شکل نمی‌گیرد.

به گزارش پایگاه خبری 598، در دنیای امروز که اصطلاحات و مفاهیم علمی و تخصصی، بخش مهمی از گفت‌وگوها و محتوای رسانه‌ها را تشکیل می‌دهند، توضیح این واژه‌ها به زبان ساده و روان اهمیت ویژه‌ای پیدا کرده است تا همه بتوانند معنا و پیام آن‌ها را به راحتی درک کنند.

تعریف ساده مارکسیسم

تصور کنید دنیا را به دو گروه تقسیم کنیم: کسانی که کارخانه و پول دارند، و کسانی که فقط نیروی کارشان را دارند.

مارکسیسم می‌گوید تمام مشکلات جامعه از همین تقسیم ناعادلانه سرچشمه می‌گیرد.

کارل مارکس، بنیانگذار این فکر، معتقد بود کارگران محصول می‌سازند اما ثروت را صاحبان سرمایه می‌برند.

او می‌گفت این سیستم که اسمش را سرمایه‌داری گذاشت، ذاتاً ناعادلانه است و باید تغییر کند.

راه‌حل مارکس چه بود؟ مالکیت جمعی بر وسایل تولید، یعنی کارخانه‌ها و زمین‌ها متعلق به همه باشند، نه عده‌ای خاص.

ریشه تفکر مارکسیسم

مارکسیسم در اواسط قرن نوزدهم، زمانی که اروپا شاهد رشد سریع صنعتی‌سازی بود، متولد شد.

کارل مارکس، یک فیلسوف و اقتصاددان آلمانی، وقتی شرایط فجیع کارگران را در کارخانه‌ها دید: کودکان کار، ساعات طولانی، دستمزدهای ناچیز و ... تصمیم گرفت علت این بی‌عدالتی را بیابد.

او همراه فردریش انگلس کتاب معروف «مانیفست کمونیست» را در ۱۸۴۸ نوشت که با جمله معروف «کارگران جهان متحد شوید» شروع می‌شود. بعدها کتاب سرمایه، اثر اصلی او، تحلیل عمیقی از سیستم سرمایه‌داری ارائه داد.

این ایده‌ها طی دهه‌های بعد، الهام‌بخش انقلاب‌های بزرگی مثل انقلاب روسیه در ۱۹۱۷، انقلاب چین، و جنبش‌های رهایی‌بخش در سراسر دنیا شد.

معایب: وقتی رویا تبدیل به کابوس شد

اما مارکسیسم در عمل با مشکلات جدی روبرو شد. کشورهایی که سعی کردند آن را اجرا کنند، مثل اتحاد جماهیر شوروی، چین مائو، کره شمالی - اغلب به دیکتاتوری‌های خشن تبدیل شدند.

چرا؟ اول اینکه مارکس درباره اینکه دقیقاً چطور این جامعه ایده‌آل را بسازیم زیاد توضیح نداد، و رهبران بعدی هرکدام تفسیر خودشان را داشتند.

دوم اینکه الغای مالکیت خصوصی و کنترل دولتی بر همه چیز باعث شد انگیزه کار کردن و نوآوری از بین برود، چون چه سخت کار کنی چه نکنی، نتیجه یکی است.

سوم اینکه تمرکز قدرت در دست دولت، فساد و سرکوب را به همراه آورد. قحطی‌های وحشتناک، کشتارهای دسته‌جمعی در دوران استالین و مائو، و نابودی آزادی بیان، از جمله میراث تلخ کشورهای مارکسیستی بود.

امروز اکثر این کشورها یا فروپاشیده‌اند یا تغییر مسیر داده‌اند، و این نشان می‌دهد که مارکسیسم در عمل کارایی لازم را نداشت.

تفاوت مارکسیست و سوسیالیسم و کمونیسم

این سه مکتب، با وجود آن‌که ریشه‌ای مشترک و شباهت‌های فراوان دارند، از نظر ماهیت و کارکرد با یکدیگر متفاوت‌اند:

مارکسیسم یک نظریه و طرز فکر است که می‌گوید تاریخ و جامعه را اقتصاد و تضاد طبقاتی می‌سازد.

سوسیالیسم یک شیوه اداره جامعه است که می‌خواهد مالکیت ابزار تولید عمومی باشد و نابرابری کم شود.

کمونیسم مرحلهٔ نهایی و ایده‌آل همین مسیر است؛ جامعه‌ای بی‌طبقه، با مالکیت کاملاً همگانی و بدون دولت.

یک مثال واحد برای فهم هر سه

فرض کن یک کارخانه بزرگ وجود دارد:

مارکسیسم می‌گوید: «مشکل اصلی اینجاست که کارخانه دست یک عده خاص است و کارگران فقط نیروی کارشان را می‌فروشند؛ همین مالکیت نابرابر، نابرابری و درگیری می‌سازد.»

سوسیالیسم می‌گوید: «کارخانه باید تحت مالکیت یا نظارت همه باشد تا سودش عادلانه بین همه تقسیم شود و استثمار کمتر شود.»

کمونیسم می‌گوید: «اصلاً کارخانه نباید مال شخص یا گروه خاصی باشد؛ همه با هم مالک‌اند، طبقه‌ای وجود ندارد و دیگر نیازی به دولتِ کنترل‌گر نیست.»

بنابراین:

مارکسیسم = توضیحِ ریشهٔ نابرابری

سوسیالیسم = ادارهٔ عادلانه‌تر جامعه

کمونیسم = جامعهٔ ایده‌آلِ بی‌طبقه و مشترک

اخبار ویژه
نظرات بینندگان
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۰
آخرین اخبار پربازدید ها
نیازمندیها
09107726603 تماس یا پیام در پیام رسان های ایتا و تلگرام